افشای ماهیت فرقه تروریستی رجوی

مقالات، اخبار، خاطرات

توطئه مریم رجوی و شورای منافقین علیه مسعود رجوی

نزدیک شدن مریم رجوی به مسعود و قبول همسری این سرکرده قدرت طلب فرقه که کمی بعد از تشکیل شورای ملی مقاومت که شامل تعدادی از اپوزیسیون های نظام جمهوری اسلامی ایران بود و بواسطه ی حرص قدرت مسعود رجوی و همکاری خیانت بارش با صدام حسین در زمان جنگ تحمیلی همه ی آن اپوزیسیون ها او را رها کردند و این همه فلاکت که در بیش از سه دهه گذشته بر سر فرقه رجوی آمده است، همه ناشی از توهمات و تک روی های مسعود رجوی بود، حاکی از توطئه ای چندین ساله است که شاید تا کنون پرده از این توطئه برداشته نشده است.

با مرور پیشینه ی فرقه ای و حیرت آور تشکیلات رجوی، بارز شدن مریم رجوی در فرقه ی مسعود رجوی و نامشخص بودن زنده و یا مرده بودن مسعود رجوی بر می آید، گاهی به این فکر می کنم که احتمالاً خود مسعود رجوی هم با آن همه ادعای زکاوت و تیزهوشی، از ابتدای ازدواج با مریم رجوی بازی خورده است. ماجرای طلاق مریم قجر از مهدی ابریشمچی و قبول ازدواج غیرشرعی با مسعود رجوی، دست زدن های بی غم و بی حیای مهدی ابریشمچی در مراسم ازدواج این دو جنایتکار خائن و ماجراهای افشا شده از سوء استفاده های جنسی مسعود رجوی از زنان عضو فرقه آن هم با همکاری و رایزنی های شخص مریم رجوی بعنوان همسر او، اقداماتی نیست که بتوان بسادگی از کنار آن گذشت. بخصوص که در انتها، مسعود رجوی از این قصه حذف شده و جز نامش هیچ اثر و آثاری از او باقی نمانده است.

حالا می فهمم چطور می شود که مریم رجوی، برای همبستری دیگر زنان فرقه با مسعود رجوی رایزنی می کرد و هزینه های خوش پوشی و آرایشی و حتی زیورآلات آنها را هم می پرداخت و ضیافت و یا بهتر است بگویم پارتی های جنسی گروهی برای همسرش تدارک می دید. مریم رجوی، در واقع با شناختی که از زن باره گی مسعود داشت و خودش یکی از زنانی است که به سبب همین خصلت توانسته بود وارد زندگی شخصی مسعود رجوی شود، با این اقدام مسعود را غرق در لذت های شهوانی کرد تا او از قدرت مطلق بودن در فرقه عقب بنشاند.

بهر حال این فرقه از زمان روی کارآمدن مسعود رجوی، از سازمانی نسبتاً شناخته شده در بین انقلابیون به فرقه ای منفور و غیرقابل قبول تبدیل شده است. لذا در میان هرگونه احتمال پیرامون چرایی حذف مسعود رجوی، احتمال توطئه گری علیه او، قوت بیشتری دارد. با آن سابقه ی جنایات تروریستی دهه های 70،60 و حتی 80 که در کارنامه ی فرقه رجوی بنام مسعود ثبت شده است. لازمه بقاء در پس از سقوط صدام حسین، حذف این جنایتکار و روی کار آمدن زنی با شعار های فریبکارانه ی صلح جویی و ادعاهای روشنفکری بود.

مریم رجوی اندکی پیش از حمله آمریکا به عراق در حالی به فرانسه فرار کرد که هیچ یک از اعضای فرقه رجوی تا زمان دستگیری او در جریان پرونده پولشویی در فرانسه، نمی دانستند که مریم کجاست و چرا مدتی است از او خبری نیست.

اینکه مریم رجوی از زندان فرانسه آزاد و اتهام پولشویی از او رفع شد هم بخشی از روابط پشت پرده ی مریم و شورای مقاومت این فرقه با آمریکایی ها بود که مسعود رجوی کوچکترین اطلاع و نقشی در آن نداشته است.

نکته ای هم راجع به مهدی ابریشمچی در جریان عملیات های خائنانه نظامی رجوی علیه کشورمان وجود دارد و آن اینکه مسعود رجوی بسیاری از منتقدین و افراد مسئله دار فرقه اش را در حین عملیات نظامی به هلاکت رساند و آن ها را از کشته شده های جنگی اعلام می کرد. از جمله ی افرادی که بدستور مسعود رجوی در عملیات فروغ کشته شد، علی زرکش نفر دوم این فرقه بعد از هلاکت موسی خیابانی بود که با انقلاب ایدئولوژیک مسعود رجوی مخالفت داشت و حتی در دادگاه رجیومحکوم به اعدام شده بود اما با شروع عملیات فروغ او و همسرش هردو موظف به حضور در این عملیات شدند و مسعودرجوی هر دوی آن ها را در این عملیات به هلاکت رساند. آیا تعجب ندارد که مهدی ابریشمچی با وجود آن که همیشه نزدیک مریم و مسعود بود و قطعاً مسعود دل خوشی از این نزدیک بودن او بعنوان همسر سابق مریم رجوی نداشته است. در هیچ عملیاتی حذف نشد تا سایه سنگینش برای همیشه از سر مسعود رجوی برداشته شود؟

جواب این سوال هم نقش استراتژیک مهدی ابریشم چی در اجرای توطئه علیه مسعود رجوی است و احتمالاً بازیگردان اصلی این توطئه نیز خود مهدی ابریشم چی است چرا که همه ی اعضای رده بالای تشکیلات رجوی اگر حماقت مسعود رجوی در حمایت از بنی صدر و شروع فاز مسلحانه در30 خرداد نبود، قطعاً دست از ادامه ی همکاری با رجوی برمی داشتند و شاید امروز از رجال سیاسی در کشورخودمان بودند. اما حماقت های رجوی آنان را به سرنوشتی سیاه، منفور و غیر قابل بازگشت به آغوش ملت و میهن دچار کرد که راه حلی جز حذف فیزیکی مسعود و بهره برداری تشریفاتی از نام او برای آسیب دیدگان از تفکرات رجوی باقی نگذاشت.

۳۰ خرداد ۹۸ ، ۰۹:۰۲ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
نجات سالاری

اعدام سرکردگان منافقین

بنیانگذاران فرقه مجاهدین با پوشش اسلام اما عملکردی کاملاً منطبق بر مکتب مارکسیست، سازمانی را که می توانست بعنوان یک حزب مطرح در پس از سقوط حکومت پهلوی فعالیت های سازنده داشته باشد را به سرنوشتی دچار کردند که امروز بعنوان منفورترین فرقه ضد میهنی و ضدانسانی شناخته می شود.

ایده ی نیاز به روش نوین مبارزاتی برای مقابله با امپریالیسم آمریکایی و استبداد پهلوی در واقع بهانه ای بود برای خوراندن تفکرات مسموم موسسین و سرکردگان فرقه مجاهدین به هواداران و اعضاء این فرقه، که فریب هیجان و ادعاهای روشنفکری امثال حنیف نژاد را خوردند.

اما جالب است که سرکردگان این فرقه، اتفاقاً ضربه ی اصلی را توسط یکی از جو زده ترین مدعیان مارکسیست در بین خودشان خوردند. مسعود رجوی که عملکرد این سالیانش نشان از استعداد ذاتی او در ایجاد انحرافات عقیدتی و اخلاقی دارد همان کسی است که مرگبارترین ضربه به فرقه مجاهدین را زد.

بنا بر اظهارات پرویز معتمد، افسر ساواک و مسئول دستگیری سرکردگان فرقه مجاهدین، مسعود رجوی بود که با ساواک کمک کرد تا سرکردگان مجاهدین دستگیر شوند و پس از آن ساواک اعلام کرد اپوزیسیون شاهنشاهی رسماً منهدم شده است.

اما سرنوشت مبارزه با حکومت پهلوی و پیروزی تفکر اسلامی که خواست آحاد مبارزین بود بخوبی اثبات می کند که تشکیل و روش های مبارزاتی فرقه مجاهدین چیزی جز ادعاهای روشنفکری سرکردگانش برای عملی ساختن عقاید استبدادیشان نبوده است. و اِلا اگر رویه ی عادی انقلابی را طی می کردند و خالصانه و بی مدعا تنها در فکر مبارزه با طاغوت بود، امروز هم این سرنوشت فلاکت بار را پیدا نمی کردند.

۳۰ خرداد ۹۸ ، ۰۹:۰۱ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
نجات سالاری

هلاکت تعدادی از سران فرقه رجوی در تهران

سپاه پاسداران  در 12 اردیبهشت 1361 خانه تیمی فرقه رجوی در کامرانیه تهران را که چند نفر از سرکردگان اصلی و تعدادی اعضای دون پایه این فرقه در آن مخفی شده بودند را منهدم کرد. از جمله سرکردگان این فرقه که در این عملیات به هلاکت رسیدند عبارتند از نصرت رمضانی، محمد ضابطی، سوسن میرزایی قاسم باقرزاده، حمید جلال زاده، پری یوسفی، زکیه محدث، احمد کلاهدوز، محمد تواناییان فرد، فاطمه (تاجی) مهدوی کرمانی، اقدس تقوی، امیر هوشنگ آق بابا.

این نفرات در مقاطعی بعد از 30 خرداد 1360 افراد بی گناه را ترور کرده بودند و چند مرحله با نیروهای سپاه درگیر شدند اما موفق به فرار شده بودند. اما با شناسایی این خانه تیمی به درک واصل شدند.

محمد ضابطی از کسانی بود که بعد از دستگیری سران مجاهدین در سال1350 ، عضو این تشکیلات شد و مروج ایدئولوژی التقاطی مجاهدین در آن برهه بود. او نیز در سال 1354 دستگیر با زندانیان آزاد شده در 30 دی ماه 1357 از زندان بیرون آمد و به سبب فعالیتهایش برای مجاهدین به حلقه اول این تشکیلات راه یافت.

محمد ضابطی که مسئول کمیته اجتماعی فرقه رجوی در بعد از انقلاب بود، تعدادی از جوانان و دانش آموزان را برای جذب در ملیشیای فرقه تربیت کرده بود و در جریانات مختلف آن ها را به کف خیابان ها کشید و مشکلات متعددی برای آن ها و خانواده هاشان ایجاد کرد.

۱۹ ارديبهشت ۹۸ ، ۱۰:۱۳ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
نجات سالاری

عملیات نظامی خائنانه رجوی علیه میهن

در 8 فروردین 1367، خیانت تاسف بار رجوی به ایرانیان و تعرض به خاک ایران از طریق انجام عملیات موسوم به آفتاب شکل گرفت. رجوی با حمایت صدام عملیاتی در منطقه فکه را رقم زد و از آنجا که موفق به کسب نتایج رضایت بخش برای بعثی ها شد، از آن به بعد، او صدام را به افزایش حملات علیه کشورمان تشویق می کرد. حملاتی که منجر به شهادت و اسارت تعداد زیادی از هموطنانمان می شد.

رجوی همچنین کمتر از سه ماه بعد عملیات چلچراغ را صورت داد و در این عملیات خائنانه نیز که با حمایت گسترده صدام بود موفق به کسب نتیجه رضایت بخش برای اربابش صدام حسین شد.

نتایج رضایت بخش در عملیات دو عملیات آفتاب و چلچراغ، آن قدر رجوی را ذوق زده کرد که به گمان دریافت حمایت های بیشتر از صدام و حتی در ازای لبخند رضایت او، چند ماه بعد عملیات مرگبار فروغ جاویدان را رقم زد. رجوی هدفش از عملیات فروغ را رسیدن به تهران عنوان کرده بود اما آن چنان سرخوش و احمقانه پای به میدان گذاشت که انگار می خواهد اعضایش را بصورت کارناوال به تهران برساند. سرکرده بی خرد فرقه رجوی که هنوز سرمست از پیروزی در عملیات قبل بود، 5000 نیروی نظامی اش را ناشیانه و گله وار به کف جاده های سرپل ذهاب روانه کرد. اما این بار نتیجه ای خفت بار برای رجوی به ارمغان آمد.

انهدام بیش از 70 درصدی ارتش رجوی اعم از نیروهای نظامی، ابزار جنگی و خودروهای زرهی رجوی نتیجه حماقت فروغ جاویدان بود.

این شکست مفتضحانه پایان کار فرقه رجوی نبود، سرکرده این فرقه علاوه بر از دست دادن نیروی نظامی اش در عراق، باعث سلب اعتماد نظام از آن عده زندانیان وابسته به رجوی در زندان های کشور و اعدام آنها شد . زندانیانی که به خیال خام خود و با وعده ی احمقانه ی مسعود رجوی زندان ها را به آشوب کشیدند و منتظر ورود او به تهران بودند.

۱۹ ارديبهشت ۹۸ ، ۱۰:۱۲ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
نجات سالاری

موج سواری بی شرمانه فرقه رجوی بر مشکلات سیل زدگان

علیرغم مشکلات زیاد سیل زدگان و نیاز به همدلی و همراهی با آنان، تنها کاری که فرقه رجوی برایشان می کند، نمک روی زخمشان زدن است. از شایعه سازی های خجالت آور پیرامون بیخیالی مسئولین و غارت کمک های مردمی گرفته تا سرکوبگر نشان دادن حضور رزمندگان حشدالشعبی، حزب الله و فاطمیون در مناطق سیل زده. کمک های سپاه پاسداران و البته ارتش و سایر ارگان های نظامی و دولتی به سیل زدگان و حضورشان از ساعات اولیه ی آب گرفتگی مناطق آسیب دیده از سیل، غیرقابل انکار است. اما بزدلان فرقه رجوی با بیانیه های منفور، این حضور و کمک ها را زیر سوال می برند تا با ایجاد ابهام در این خدمت رسانی، اذهان خسته و بلکه شاید از این آب گل آلود ماهی بگیرند. این فرقه در سیل شهرهای، شادگان، شوشتر، اهواز، سربندر، مسجدسلیمان و ماهشهر که در سال 1358 اتفاق افتاد هم مشابه همین رفتارهای تخریبی و عوام فریبانه را انجام داده بودند. کمک های مردمی را غارت کردند و با بسته بندی هایی با آرم مجاهدین به مناطق سیل زده بردند. حتی تخم مرغ هاشان هم آرم داشت. در کنار این عوام فریبی ها و در ازای اهدای بسته های غذایی به سیل زده ها، از آن ها می خواستند طومار حمایت از رجوی را امضاء کنند. این کار باعث شد بسیاری از سیل زدگان از ماهیت کمک های فرقه رجوی مطلع شوند و بسیاری شان که در جریان اعلام عدم تبعیت سرکرده این فرقه از قانون اساسی بودند و می دانستند امام خمینی ره حتی دستور دادند کسانی که مخالف قانون اساسی هستند از فهرست کاندیداهای انتخابات مجلس شورای اسلامی که قرار بود در اسفندماه همان سال برگزار شود کنار بروند، از دریافت کمکهای این فرقه خودداری کرده بودند و منتظر دریافت کمک از سایرین شدند. و اما، حالا که دیگر حتی پایگاه مردمی در حد همان مقدار اندک سال 1358 را هم در کشور ندارند. کمک که نمی کنند هیچ، کمک های دیگران را نیز شبهه دار می کنند.

۱۹ ارديبهشت ۹۸ ، ۱۰:۱۱ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
نجات سالاری

سکوت مریم رجوی در مقابل اعدام های جمعی سعودی ها

درحالی که دستگاه تبلیغات رجوی گوش بزنگ اخبار اعدام ها در ایران هستند و جنایتکارترین معدومین را مظلومترین افراد جامعه جلوه می دهند و بلافاصله مریم رجوی در حمایت از معدومین و بر علیه نظام حاکم بر ایران بیانیه صادر می کند و چشم و گوش جهان را بسمت ایران فرا می خواند. اما حالا برای اعدام 37 شهروند عربستانی به دست اربابان سعودی اش سکوت می کند و انگار نه انگار که اتفاقی افتاده است.

سکوت خفت بار مریم رجوی و رسانه چی های او، تنها برای آن است که حامی جنایتکار مالی شان را زیر سوال نبرده باشند و البته که بوق و کرنا کردن اعدام ها در ایران هم بسفارش امثال همین حامیان جنایتکار است تا افکار عمومی را از سمت خودشان منحرف کنند.

دولت سعودی در حالی قرار است میزبان کنفرانسG20 در سال 2020 باشد که سوابق اسفناک تروریستی و نقض حقوق بشر بسیاری در کارنامه اش دارد. ولی با صرف حق السکوت و لابی گری، مدعیان دروغین حقوق بشر را از بزرگ تا کوچکشان راضی نگه داشته است.

بدیهی است لازمه ی افشای ماهیت فریبکارانه ی فرقه رجوی، توجه ویژه به همین دوگانه گی های رفتاری آن ها در مقابل ادعاهایشان پیرامون برخورد با نقض حقوق بشر در کشورهای حامیشان است.

چطور می شود که به دار آویختن مجرم در ایران نقض حقوق بشر است. اما اقسام روش های اعدام مانند تزریق مواد مرگ بار، صندلی الکتریکی، استفاده از گاز مرگ بار، جوخه آتش در ایالات متحده و حتی همین روش قرون وسطایی گردن زدن مجرمین در حاکمیت سعودی ها که اتفاقاً نشان دهنده ریشه رفتاری داعش در منطقه هست نقض حقوق بشر محسوب نمی شود.

هیچ حکومتی در مقابل انحراف در اعتراضات حق خواهانه ی شهروندانش انعطاف نشان نخواهد داد. چرا که قاعدتاً با رخنه ی معاندین و اپوزیسیون فرصت طلب مواجه است. نمونه اش همین کشور میزبان تشکیلات اصلی فرقه رجوی، یعنی فرانسه. ماه هاست با اعتراضات شهروندانش دست و پنجه نرم می کند و حتی شاهد ضرب و شتم های بسیار شدید نظامیان مکرون با معترضین هستیم اما دریغ از یک نگاه منتقدانه و معترض از سمت مریم رجوی.

خانم رجوی، می دانم درجریان هستی که اربابت بن سلمان عامل قتل بی رحمانه ی منتقدی بنام خاشقچی، بمباران یمن، شکنجه فعالان حقوق بشر و اعدام زندانیان با به صلیب کشیدن و گردن زدن با شمشیر است.

اما تو هم این را بدان که برای ما واضح است ضعفی که در این سکوت خفت بارت وجود دارد ناشی از بیگانه بودنت با شرافت، صداقت و مجاهدت است.

۱۹ ارديبهشت ۹۸ ، ۱۰:۰۹ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
نجات سالاری

بزدلی در لباس مجاهد

اهدای نشان ذوالفقار به مردی که تمامی معادلات نظامی و تروریستی آمریکا، اسرائیل و عربستان سعودی را برهم زد و سرنوشت اهداف و منافع این کشورها، که عامل کشتارهای وسیع  و حامی تروریسم در منطقه بودند را آن گونه که خود می خواست رقم زد، همچون نمک بر پیکر سراسر زخم فرقه رجوی بود.

اواخر اسفند ماه سال گذشته رهبر جمهوری اسلامی ایران، با توجه به سابقه ی غرورآمیز و سالیان متوالی حضور سردار قاسم سلیمانی در جبهه های مبارزه علیه تروریسم آمریکا و متحدانش در منطقه و ایمان به شجاعت و شهادت طلبی این سردار بزرگ، ضمن اهدای نشان ذوالفقار به او، برای ایشان آرزوی شهادت کردند.

این آرزوی رهبری ایران، مشابه آرزویی بود که برای شهید سرلشکر صیاد شیرازی داشتند و پس از شهادت ایشان فرمودند: حیف بود اگر صیاد میمرد و شهید نمی شد. آرزوی شهادت برای سردار سلیمانی، باعث تجدید خاطره ای تلخ برای مسعود رجوی شده است. هم سردار سلیمانی و هم شهید صیاد شیرازی، در مقابله با فرقه منفور رجوی، اشداه علی الکفار نشان دادند.

مسعود رجوی از شنیدن این آرزو برای سردار سلیمانی، آن قدر جری و خشمگین شد که افسار گسیخته دهان باز کرد و پیام شماره دوازدهم را منتشر کرد. سرکرده ی منافقین با عجز و ذلت محسوسی گفته است: حتماً که من هم می خواهم، سلیمانی به لاجوردی و صیاد شیرازی ضمیمه شود.

شهیدان لاجوردی و صیاد شیرازی هر دو از شهدای ترور توسط فرقه رجوی هستند و می دانیم اگر رجوی توان انتقام از سردار سلیمانی را داشت حتماً که ایشان را هم به فیض شهادت نائل می کرد. اما حکایت مسعود رجوی، حکایت بزدلی است که پشت دیوار ایستاده و فقط فحاشی و رجز خوانی می کند ولی توان رویارویی ندارد.

سالهاست مسعود رجوی در مخفیگاهش می خورد و می خوابد. هر ازگاهی اگر دیگران به صحنه آمدند، او هم در همان خفا و ناپیدایی، پیامی می دهد و ابراز وجود می کند. پیامی که حتی با صدای خود رجوی نیست و اصلاً معلوم نیست آیا رجوی ای در کار هست یا این رجزخوانی های بزدلانه هم، توسط فردی دیگر و فقط برای دلگرمی اعضاء خانه سالمندانش در آلبانی است، که فکر کنند پدرخوانده ی تروریستشان هنوز نفس می کشد.

انجمن نجات استان سیستان و بلوچستان   

۱۹ ارديبهشت ۹۸ ، ۱۰:۰۶ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
نجات سالاری

شریف واقفی، قربانی ایدئولوژی انحرافی

درحالیکه پایه گذاران تشکیلات مجاهدین، سعی در ایجاد مشی مبارزاتی اسلامی اما با متد مسلحانه  و غربی در این تشکیلات داشتند، اما بعد از همکاری های مسعود رجوی با ساواک در جریان دستگیری و اعدام موسسین مجاهدین، در سال 1354سرکردگی این تشکیلات به افرادی قدرت طلب و التقاطی مانند تقی شهرام رسید.

تقی شهرام، که ابداً مشی اسلامی را راهکار مبارزه با رژیم پهلوی نمی دانست، ایدئولوژی مارکسیستی را با پوشش اسلامی به هواداران خود و تشکیلات تزریق کرد. این مسئله باعث شکاف در نفرات رده بالای مجاهدین شد. شریف واقفی از جمله کسانی بود که با رخنه مارکسیست در تشکیلات مخالفت بود و حتی از ادامه همکاری با تقی شهرام منصرف شد و در صدد تاسیس شاخه اسلامی مجاهدین و عضو گیری از بین افراد معتقد بود. اما همسرش لیلا زمردیان که ساده لوحانه و البته به زعم خودش در راه مبارزه علیه رژیم پهلوی، تصمیم مجید شریف واقفی برای ایجاد شاخه اسلامی را به تقی شهرام گزارش داد.

سرکرده ی مجاهدین، جدایی شریف واقفی را به سبب ایجاد شبه در دیگر اعضاء رده بالا و حتی سمپات های تشکیلات می دانست. لذا با وعده های مختلف، جلسات توجیهی و حتی تهدید سعی در منصرف نمودن شریف واقفی کرد. اما نتوانست او را از تصمیمش برای جدایی از تشکیلات منحرف شده ی خود منصرف کند.

تقی شهرام در نهایت تصمیم به حذف شریف واقفی از طریق ترور گرفت. او مجید افراخته و محسن سید خاموش را که از اعضاء نزدیک به خودش بودند را به بهانه تمایل به جذب در شاخه اسلامی مجاهدین به ملاقات با شریف واقفی فرستاد. در ساعت 4 عصر 16 اردیبهشت 1354 و در محل ملاقات انجام گرفته، شریف واقفی توسط مزدوران تقی شهرام ترور و جسد سوزانده شده اش در خارج از شهر تهران انداخته شد.

پس از پیروزی انقلاب در سال 1357، دانشگاه آریامهر تهران که محل تحصیل شریف واقفی در رشته برق بود، به نام وی نام گذاری شد.

حذف منتقدین و برخورد فرقه ای با آنان هنوز هم با روش های متحجرانه تر ادامه دارد. چرا که مسعود رجوی سرکرده ی فعلی منافقین به مراتب خشونت گراتر و انتقاد ناپذیرتر از تقی شهرام است. سرکرده ی فرقه رجوی با یادبود سالگرد ترور شریف واقفی، سعی در فریب اذهان نسبت به ماجرای ترور او توسط همفکران و هم کیشان مارکسیستش دارد.

انجمن نجات استان سیستان و بلوچستان

 

 

 

۱۹ ارديبهشت ۹۸ ، ۱۰:۰۵ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
نجات سالاری

یاد و خاطره 1192 تن از شهدای کارگر


۱۱ ارديبهشت ۹۸ ، ۰۹:۴۰ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
نجات سالاری

نگرانی خانواده یکی از اعضای گروهک منافقین از مرگ های مشکوک در کمپ منافقین در آلبانی


۰۴ ارديبهشت ۹۸ ، ۱۱:۱۷ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
نجات سالاری