افشای ماهیت فرقه تروریستی رجوی

مقالات، اخبار، خاطرات

۹ مطلب در خرداد ۱۳۹۸ ثبت شده است

توطئه فرقه رجوی و سعودیها علیه تیم محبوب پرسپولیس


چرا باید یک تیم عربستانی برانکو را از ایران ببرد؟!

حواشی مسابقات اخیر تیم پرسپولیس با سپاهان اصفهان و داماش گیلان، روزنه ی امید رجوی در ایجاد تنش و نارضایتی میان هواداران تیم پرسپولیس و نظام را قوت بخشیده است. علیرغم سه دوره قهرمانی پی در پی این تیم، متاسفانه هیئت مدیره آن نتوانستند حضور سرمربی کارآمد و مورد حمایت هواداران را برای سال جاری و سال های آتی تضمین کنند. این در حالیست که بنا بر اعلام کنفدراسیون فوتبال آسیا، پرسپولیس در جایگاهی بالاتر از الهلال عربستان و دالیان چین بعنوان پرهوادارترین تیم آسیا قرار دارد.

بنا بر در مصو.به جلسه مورخ25/3/1398 اگر تیمی بتواند در طول یک فصل فوتبالی هم قهرمان لیگ برتر و هم قهرمان جام حذفی شود، بازی سوپرجام برگزار نخواهد شد و جام قهرمانی در سوپرجام به این تیم تعلق خواهد گرفت.

از آنجا که هواداران فرقه رجوی طی فراخوانی ملزم به حضور در تجمعات اعتراضی در سطح خیابانهای اروپا و آمریکا شده اند، خبر مصوبه اخیر هیات رئیسه سازمان لیگ فوتبال ایران، تحلیل عجیب این فرقه را در پی داشت. تحلیل گران آبکی فرقه رجوی، شروع تظاهرات خیابانی شان در چند کشور خارجی را عامل ترس نظام از حواشی و درگیری های احتمالی هواداران فوتبال در ایران عنوان کرده اند و تصویب این قانون را برگرفته از ضرب المثل: مهرم حلال و جانم آزاد می دانند.

باتوجه به اینکه سعودی ها برای اقدامات ضد ایرانی از هیچ هزینه و اقدامی فرو گذار نیستند. بعید نیست قرارداد یکباره ی سرمربی تیم پرسپولیس با تیم الاهلی عربستان می تواند حاصل اتاق فکر فرقه منفور رجوی و سعودی ها برای تحریک اعتراض هواداران پرسپولیس باشد.

با وجود همه ی چانه زنی های فدراسیون فوتبال ایران برای جلب رضایت برانکو و تامین مبلغ مورد مطالبه ی این مربی، متاسفانه بدلیل محدودیت های حاصل از تحریم های مالی و بانکی، در انتقال پول به برانکو  تعلل پیش آمد و همین تعلل فرصت وارد معامله شدن الاهلی با سرمربی کروات تیم پرسپولیس را ایجاد کرد. در نظر داشته باشیم تحریم های بانکی، صدمات و خسارات قابل توجهی در معاملات مالی کشور وارد می کند. فرقه رجوی با اشراف به تبعات منفی تحریم ها در اشتغال و زندگی مردم ایران، همواره با هدف گسترش نارضایتی مردم در اثر فشارهای اقتصادی،  حامی و مشوق تحریم های مالی علیه کشورمان است. از آنجا که از دست دادن برانکو ایوانکویچ نیز ناشی از تبعات تحریم بانکی بود، فرقه رجوی با هدف تحریک نارضایتی جامعه بزرگ هواداران پرسپولیس، طرح بخدمت گرفتن برانکو را به سعودی ها داده است به همین سبب مذاکره و عقد قرارداد  1.5 میلیون یورویی برانکو ایوانکویچ سرمربی محبوب پرسپولیس با تیم الاهلی بسرعت انجام گرفت.

پ.ن

هدف از نگارش این مقاله، افشای نقش فرقه رجوی در عدم ادامه همکاری برانکو با تیم پرسپولیس است و هیچ گونه موضع گیری منفی علیه آقای برانکو وجود ندارد. مطالبه ایشان از تیم پرسپولیس منطقی و به حق است و پیرو ضرب المثل نقد را به نسیه ندادن، قطعاً هر کس دیگری نیز جای ایشان بود نقد الاهلی را به نسیه ی پرسپولیس عوض نمی کرد.  

۳۰ خرداد ۹۸ ، ۰۹:۰۷ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
نجات سالاری

تحلیل شعار فرقه رجوی

تحلیل شعار فرقه رجوی

جایگزینی دیکتاتوری دینی با دولتی دموکراتیک وکثرت گرا، مبتنی برجدایی دین ازدولت، که به آزادیهای فردی و تساوی زن و مرد احترام می گذارد.

متن بالا، یکی ازشعارهای فرقه رجوی است که عملاً در چهار دهه گذشته در همان جامعه ی کوچک فرقه ای خودشان، حتی برای زمانی کوتاه اجرایی نشده است.  من بیش از 25 سال از عمرم را، بالاجبار در این فرقه گذراندم و البته هستند کسانی که بیشتر از من عمرشان را در زندان های رجوی بوده اند و قطعاً اگر روزی بیرون بیایند حرفم را تصدیق می کنند.

جایگزینی دیکتاتوری دینی با دولتی دموکراتیک و کثرت گرا: طی بیش از 25 سال حضورم در اشرف، لیبرتی و همین اشرف 3 که در آلبانی برپا شد، هرروز شاهد نماز جماعت های اجباری بودم که اتفاقاً غیر از اجباری بودن نماز و جماعتش، نکته ای وجود دارد که همواره مورد اعتراض های غیرعلنی اعضاء اهل سنت فرقه است. به این دلیل می گویم غیر علنی، که اگر علنی شود، نوعی تضاد و مسئله بحساب می آید و در فرقه رجوی، حساب افراد مسئله دار با کرام الکاتبین است. نکته ی اعتراضی اعضاء اهل سنت فرقه این است که مجبورشان می کردند مانند شیعه ها نماز بخوانند و حتی با وجودی که در موضوع امام زمان با اهل تشیع اختلاف نظر دارند، اما مجبورند دعای فرج نیز بخوانند.  دموکراسی مد نظر فرقه رجوی این است. یعنی اقلیت ها حتی اعتقاداتشان را باید در برابر اکثریت نادیده بگیرند. این یعنی اقلیتی وجود نخواهد داشت. حال چه اقلیت مذهبی و چه سیاسی و ... .

درباره ی کثرت گرایی هم که در این سال ها، اعضاء حرکتی نکردند و حرفی نزدند جز آنچه توسط مسعود و مریم رجوی و چماقداران فرقه به آن ها دیکته می شد. کثرت گرایی اگر وجود داشت، خیلی سال قبل اعضاء فرقه به آغوش میهنمان بازگشته بودند و این همه سال اشتباه عضویت در فرقه رجوی را ادامه نمی دادند.

جدایی دین ازدولت: این نکته حائز اهمیت است که بدانید مسعود رجوی با مشاهده خواست مردم داخل ایران و پایبندیشان به اعتقادات مذهبی دریافته بود که اعتقادات مذهبی، نقش تعیین کننده ای در انتخابات سیاسی مردم ایران دارد. لذا، در صدد شد تا مدلی کوچک از جامعه ی بزرگ ایران، که مذهب برایشان اولویت رفتاری بود را برای ما در کمپ های فرقه پیاده کند. اما چون کوچکترین اعتقادی به آنچه مد نظرش بود نداشت، نتیجه اش این دیکتاتوری  و افسار گسیختگی فرقه ای است که هزاران انسان را دچار خودش کرده است. او برای پیشبرد فریبکاریش در بین ما و مردم ایران دست به ساختار مذهبی زد، اما حالا شعار جدایی دین از دولت را می دهد.

شاید شما که این مطلب را می خوانید ساده از کنارش بگذرید. اما برای ما که واقعیت ماهیت این فرقه و سرکردگانش را دیده ایم و لمس کرده ایم، بشدت زجر آور است که این شعارهای سراسر دروغ را از زبان کسانی می شنویم که عمر و زندگی مان را تباه کردند. 

احترام به آزادی های فردی و تساوی زن و مرد: خنده آورین ترین و در عین حال لجن ترین شعار مریم رجوی همین شعار است که به آزادی های فردی احترام بگذارد و بدنبال تساوی زنان و مردان باشد.

آیا آزادی فردی یعنی، به اجبار گودال کندن های الکی برای دشمن فرضی؟ یا ترساندن اعضاء برای جدانشدن از شما کلاشان و ده ها نقض حقوق فردی و سوء استفاده های دیگر از آن ها؟ تساوی زن و مرد که شاهکار بزرگ مریم رجوی در فرقه منفورش است، آنقدر به برخی زنان قدرت داد و آنقدر مردها را سرکوب کرد که زنها در فرقه صدا کلفت و عربده کش شدند و مردها ذلیل و زبون. مریم رجوی اینگونه تقسیم قدرتی بین زن و مرد بوجود آورد تا بتواند جایگاهش را تثبیت کند.

حتی موضوع سوء استفاده های جنسی مسعود رجوی از زنان فرقه با برنامه ریزی مریم انجام می شد. او آنقدر مسعود رجوی را غرق در شهوات و سرخوشی های زنبارگی اش کرد تا دیگر حتی نتواند سرش را جلوی اعضاء و ملت بالا بیاورد. به همین دلیل که امروز تنها، نامی از مسعود در فرقه مانده است و خودش معلوم نیس در کدام گورستانی بسر می برد.

در مقاله ای جدا حتماً به موضوع برنامه ریزی های جنسی مریم رجوی برای مسعود خواهم پرداخت. در این باره حرف های زیادی وجود دارد.

باتشکر از امکانی که برای بیان حقایق داخل کمپ های فرقه رجوی ایجاد کرده اید

ی.س جداشده از گروهک منافقین در آلبانی

۳۰ خرداد ۹۸ ، ۰۹:۰۵ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
نجات سالاری

عزیمت خطیر یا اخراج ذلت بار


رجوی که پس از فرار از ایران به فرانسه پناه برده بود، فکرش را هم نمی کرد که دولت فرانسه او را برای برقراری روابط سیاسی با انقلاب نوپای ایران معامله کند. 17 خرداد سالروز اخراج مسعود رجوی از فرانسه و پناه بردن رسمی او به آغوش صدام حسین و حزب بعث عراق است.

رجوی در آخرین شب حضورش در فرانسه، با کمال وقاحت در پیامی به هوادارانش این شعر را خواند:

در میان توفان هم پیمان با قایقران‌ها      گذشته از جان باید بگذشت از توفان‌ها

او جنگ ایران و عراق را طوفان و حزب بعث و صدام حسین را قایقرانان توصیف کرد و راه برون رفت از طوفان را هم پیمانی با دشمن متجاوز که از سوی 80کشور بصورت مستقیم و غیرمستقیم حمایت می شد عنوان می کند.

رجوی همیشه فرار بی سرو صدایش از ایران را با آب و تاب فراوان و قهرمان گونه بازگو می کرد. حالا تبلیغات چی های خودش را در عراق مستقر کرده بود تا به محض نشستن هواپیمای حامل او در فرودگاه عراق، ورود او را همچون ورود یک ابرقدرت و یا سیاستمدار شناخته شده پوشش دهند و از او همچون قهرمانان استقبال کنند.

اگرچه شرایط آنگونه پیش نرفت که عراق مدفن مسعود رجوی شود اما غیبت چندین ساله او هم دست کمی از اخراج مجدد ندارد که هیچ، چه بسا ذلت بار تر از اخراج ها نیز هست. چرا که این بار حتی فرصت توضیح و توجیه ناپدیدشدن را هم پیدا نکرد. سرکردگان فرقه رجوی برای بستن دهان منتقدین و البته هواداران که خواهان دانستن وضعیت سرکرده ی اصلی خود هستند پاسخ مضحک و احمقانه ای به آنان داده اند و آن اینکه غیبت مسعود رجوی برای حفظ جانش هست.

۳۰ خرداد ۹۸ ، ۰۹:۰۴ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
نجات سالاری

ضربات هوشمندانه خرداد78 به منافقین


در پاسخ به خیانتها و رذالتهای فرقه رجوی در دهه 60 و 70، عملیات هوشمندانه ای علیه این گروهک در عراق، توسط اطلاعات و سپاه پاسداران جمهوری اسلامی ایران انجام گرفت.

19/3/1378

انهدام اتوبوس حامل عناصر منافقین در بغداد

علیرغم جنایات متعدد گروهک منافقین در عراق، رفت و آمد عناصر این گروهک در شهرهای این کشور بدون محدودیت و با کنترل امنیتی بعثی ها میسر شده بود. عملیات هوشمندانه اطلاعات و سپاه پاسداران جمهوری اسلامی ایران طی بمب گذاری در مسیر تردد اتوبوس حامل 37 عضو ارشد گروهک منافقین که در حال تردد شمال شرق بغداد بودند ضربه سختی به منافقین وارد کرد.

بنا بر گزارشات منافقین 6 تن از اعضاء این گروهک به هلاکت رسیدند و 21 تن از آنها بشدت مجروح شدند. معاون وقت امنیت وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی ایران، ضمن دفاع تمام عیار از این اقدام، آن را حداقل پاسخ به دو دهه جنایات و رذالت های گروهک منافقین عنوان نمود و اظهار داشت این طرح از معدود اقداماتی بود که در شورای امنیت ملی کشور رای قاطع داشت و بدون مخالف بود.

21/3/1378

شلیک موشک های اسکاد به مراسم تشییع معدومین 19خرداد

 درست دو روز بعد، در حالی که منافقین مراسم تشییع معدومین عملیات انهدام اتوبوس را برگزار می کردند، فاز دوم حمله به این گروهک با شلیک موشکهای اسکاد اجرا شد. اگر چه این حمله موشکی تلافت جانی برای گروهک را به همراه نداشت اما بنا بر اظهار شاهدان عینی، بشدت منافقین را غافلگیر کرد و حتی برای مدت کوتاهی مجبور شدند اشرف را تخلیه کنند و جانشان را در ببرند.

نکته جالب توجه اینجاست که تنها کسانی که در مراسم تدفین 6 معدوم انفجار اتوبوس منافقین شرکت نداشتند، مسعود و مریم بودند. گویا هر دوی آن ها پی به احتمال عملیاتی مجدد برده بودند، اما طبق همیشه اعضاء مفلوک را به قربانگاه فرستادند تا خودشان آسیبی نبینند.

 

۳۰ خرداد ۹۸ ، ۰۹:۰۴ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
نجات سالاری

سوری ها در تجمع منافقین چه می کردند؟


سرکردگان فرقه مفلوک رجوی، با از دست دادن موقعیت برگزاری سیرک سالانه در فرانسه، مجبور شدند به کارناوال خیابانی روی آورند و برای این کارناوال، میدان شومان بروکسل را انتخاب و گمان می کردند جمعیتی قابل قبول را از سطح اروپا جمع کنند و به بروکسل برسانند. حتی یکی از اعضای شورای مقاومت فرقه اعتراف کرده شرایط و آبروی فرقه آنقدر بحرانی است، که مریم رجوی دستور داده هر هوادار باید هزار نفر را به تجمع بروکسل بیاورد.

اما آنچه در واقعیت اتفاق افتاد، این بود که جمعیت حاضر در این تجمع حتی به هزار نفر هم نرسید و فضاحت بار تر اینکه همین جمعیت هم با دعوت از پناهندگان سیاه پوست در بروکسل و ادغام منافقین در تجمع همزمان اپوزیسیون سوریه در همان زمان و همان مکان حاصل شد و اِلا رسانه فرقه جز به تصویر کشیدن تریبون سخنرانان چیزی برای انتشار نداشت.

این فیلم مربوط به تجمع اپوزیسیون دولت بشاراسد است که همزمان با فرقه رجوی در بروکسل تجمع اعتراضی برگزار کرده بودند.

۳۰ خرداد ۹۸ ، ۰۹:۰۳ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
نجات سالاری

دروغ رجوی ها به ضرر خودشان تمام شد


ضرب المثل خود کرده را تدبیر نیست، حکایت این روزهای فرقه رجویست. دروغپردازی و اتهام زنی های سال گذشته ی فرقه رجوی درباره توطئه ی بمب گذاری در سیرک سالانه ی شان در فرانسه، امسال گریبانشان را گرفت. در شرایط کنونی که دولت فرانسه درگیر اعتراضات گسترده ی ضد سرمایه داری مردمش است. با وجود اشراف به دروغ و ساختگی بودن سناریوی سال گذشته رجوی ها، امسال اجازه برپایی سیرک را به آنان نداد تا شرایط را از اینکه هست آشفته تر نکنند.

ظاهراً دولت فرانسه هم، دیگر رغبتی به هزینه دادن برای فرقه ی رجوی ندارد و به همان اجاره بهای کلانی که بابت دفتر مرکزی رجوی در این کشور دریافت می کند بسنده نموده است. ضمن اینکه احتمال زیاد وجود داشت، جنبش ضد سرمایه داری در این کشور از حضور خارجی های دعوت شده به ویلپنت برای رساندن صدایشان به جهانیان استفاده می کردند و آبروریزی بزرگتری برای دولت مکرون رقم می خورد.

حالا مریم رجوی مجبور است با سناریویی که در پیام شماره 12 شورای میلی مقاومت که بنام مسعود رجوی منتشر شده است، هوادارانش را به کف خیابان ها بیاورد و با التماس از آن ها بخواهد دوستانشان را به هر طریق ممکن برای حضور در میدان شومان بروکسل راضی کنند.

۳۰ خرداد ۹۸ ، ۰۹:۰۳ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
نجات سالاری

دو روی سکه چرا انتخاب ژاپن؟


 در پی حمله ی اتمی آمریکا در سال 1945میلادی به شهرهای هیروشیما و ناکازاکی در کشور ژاپن یعنی حدود 74 سال قبل، حدود 200000 نفر از شهروندان این دو شهر جان باختند. بااین وجود روابط دو کشور مدت نسبتاً کوتاهی قطع بود و سپس ژاپن با تکیه بر قدرت آمریکا شروع به بازسازی شهرها و دولت خود نمود. روابط این دو کشور تا حدی خوب بود که طبق آمار حدود 87 درصد از مردم ژاپن به آمریکا سفر داشته اند و علاوه بر این ژاپن پیش رفت چشم گیری در عرصه های علمی و نظامی نیز داشته است. اما جالب است بدانیم در برخی موارد حکومت ژاپن کاملاً تحت اختیار ایالات متحده اداره می گردد. بعنوان مثال هیچ کشوری بدون اجازه آمریکا حق تاسیس پایگاه نظامی در ژاپن را ندارد.

اما چرایی حضور ژاپن بعنوان میانجی گر و یا پیام رسان ترامپ به ایران و شخص مقام معظم رهبری (مدظله العالی) حاکی از هدف دو منظوره ی آمریکا از انتخاب نماینده ای از این کشور می باشد.

ترامپ با انتخاب ژاپن در واقع می خواهد بگوید ما اشتباهات گذشته مان را جبران می کنیم و همانطور که با وجود جنایت اتمی مان در هیروشیما امروز به روابطی دوستانه با ژاپن رسیده ایم و حتی ژاپن میانجی گر بین ما و ایران شده است، سیاست مان در قبال ایران نیز این گونه خواهد بود و در آینده گام های بلندی را با همراهی ایران خواهیم برداشت.

اما وجه دیگر این انتخاب ایالات متحده، این است که ایالات متحده نه تنها دو شهر ژاپن را با خاک یکسان کرده است و شمار بسیاری از مردم این کشور را قتل عام کرد، که امروز این کشور را تحت کنترل خود دارد. در نظر داشته باشیم در کنار روابط سیاسی و اقتصادی آمریکا با ژاپن، قدرت این کشور در ژاپن به اندازه ای زیاد شده است که هیچ کشوری بدون اجازه آمریکا حق تاسیس پایگاه نظامی در ژاپن را ندارد. لذا ترامپ نماینده ی ژاپن را به مثابه نشان دادن عاقبت جنگ با این کشور برای مذاکره با ایران انتخاب نموده است.

حضرت آیت الله خامنه ای مدظله العالی، ضمن حرام اعلام نمودن استفاده از سلاح اتمی، با اشاره به کلاهک های هسته ای انبار شده در آمریکا، به طور غیر مستقیم به نخست وزیر ژاپن فهماندند که  او در حالی به این میانجی گری وادار شده است که کشورش از اصلیترین آسیب دیدگان استفاده ی آمریکا از سلاح اتمی و کشتار جمعی است.

بیانات قاطع رهبر معظم انقلاب، در ناشایست شمردن دونالد ترامپ و آگاه دانستن سیاستمداران ایران از غیر قابل اعتماد بودن ایالات متحده با توجه به سوابق خصمانه شان در طول تاریخ، وجه احتمال خصمانه ی انتخاب ژاپن بوسیله آمریکا را به ترامپ گوشزد و خنثی نمود.

۳۰ خرداد ۹۸ ، ۰۹:۰۲ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
نجات سالاری

توطئه مریم رجوی و شورای منافقین علیه مسعود رجوی

نزدیک شدن مریم رجوی به مسعود و قبول همسری این سرکرده قدرت طلب فرقه که کمی بعد از تشکیل شورای ملی مقاومت که شامل تعدادی از اپوزیسیون های نظام جمهوری اسلامی ایران بود و بواسطه ی حرص قدرت مسعود رجوی و همکاری خیانت بارش با صدام حسین در زمان جنگ تحمیلی همه ی آن اپوزیسیون ها او را رها کردند و این همه فلاکت که در بیش از سه دهه گذشته بر سر فرقه رجوی آمده است، همه ناشی از توهمات و تک روی های مسعود رجوی بود، حاکی از توطئه ای چندین ساله است که شاید تا کنون پرده از این توطئه برداشته نشده است.

با مرور پیشینه ی فرقه ای و حیرت آور تشکیلات رجوی، بارز شدن مریم رجوی در فرقه ی مسعود رجوی و نامشخص بودن زنده و یا مرده بودن مسعود رجوی بر می آید، گاهی به این فکر می کنم که احتمالاً خود مسعود رجوی هم با آن همه ادعای زکاوت و تیزهوشی، از ابتدای ازدواج با مریم رجوی بازی خورده است. ماجرای طلاق مریم قجر از مهدی ابریشمچی و قبول ازدواج غیرشرعی با مسعود رجوی، دست زدن های بی غم و بی حیای مهدی ابریشمچی در مراسم ازدواج این دو جنایتکار خائن و ماجراهای افشا شده از سوء استفاده های جنسی مسعود رجوی از زنان عضو فرقه آن هم با همکاری و رایزنی های شخص مریم رجوی بعنوان همسر او، اقداماتی نیست که بتوان بسادگی از کنار آن گذشت. بخصوص که در انتها، مسعود رجوی از این قصه حذف شده و جز نامش هیچ اثر و آثاری از او باقی نمانده است.

حالا می فهمم چطور می شود که مریم رجوی، برای همبستری دیگر زنان فرقه با مسعود رجوی رایزنی می کرد و هزینه های خوش پوشی و آرایشی و حتی زیورآلات آنها را هم می پرداخت و ضیافت و یا بهتر است بگویم پارتی های جنسی گروهی برای همسرش تدارک می دید. مریم رجوی، در واقع با شناختی که از زن باره گی مسعود داشت و خودش یکی از زنانی است که به سبب همین خصلت توانسته بود وارد زندگی شخصی مسعود رجوی شود، با این اقدام مسعود را غرق در لذت های شهوانی کرد تا او از قدرت مطلق بودن در فرقه عقب بنشاند.

بهر حال این فرقه از زمان روی کارآمدن مسعود رجوی، از سازمانی نسبتاً شناخته شده در بین انقلابیون به فرقه ای منفور و غیرقابل قبول تبدیل شده است. لذا در میان هرگونه احتمال پیرامون چرایی حذف مسعود رجوی، احتمال توطئه گری علیه او، قوت بیشتری دارد. با آن سابقه ی جنایات تروریستی دهه های 70،60 و حتی 80 که در کارنامه ی فرقه رجوی بنام مسعود ثبت شده است. لازمه بقاء در پس از سقوط صدام حسین، حذف این جنایتکار و روی کار آمدن زنی با شعار های فریبکارانه ی صلح جویی و ادعاهای روشنفکری بود.

مریم رجوی اندکی پیش از حمله آمریکا به عراق در حالی به فرانسه فرار کرد که هیچ یک از اعضای فرقه رجوی تا زمان دستگیری او در جریان پرونده پولشویی در فرانسه، نمی دانستند که مریم کجاست و چرا مدتی است از او خبری نیست.

اینکه مریم رجوی از زندان فرانسه آزاد و اتهام پولشویی از او رفع شد هم بخشی از روابط پشت پرده ی مریم و شورای مقاومت این فرقه با آمریکایی ها بود که مسعود رجوی کوچکترین اطلاع و نقشی در آن نداشته است.

نکته ای هم راجع به مهدی ابریشمچی در جریان عملیات های خائنانه نظامی رجوی علیه کشورمان وجود دارد و آن اینکه مسعود رجوی بسیاری از منتقدین و افراد مسئله دار فرقه اش را در حین عملیات نظامی به هلاکت رساند و آن ها را از کشته شده های جنگی اعلام می کرد. از جمله ی افرادی که بدستور مسعود رجوی در عملیات فروغ کشته شد، علی زرکش نفر دوم این فرقه بعد از هلاکت موسی خیابانی بود که با انقلاب ایدئولوژیک مسعود رجوی مخالفت داشت و حتی در دادگاه رجیومحکوم به اعدام شده بود اما با شروع عملیات فروغ او و همسرش هردو موظف به حضور در این عملیات شدند و مسعودرجوی هر دوی آن ها را در این عملیات به هلاکت رساند. آیا تعجب ندارد که مهدی ابریشمچی با وجود آن که همیشه نزدیک مریم و مسعود بود و قطعاً مسعود دل خوشی از این نزدیک بودن او بعنوان همسر سابق مریم رجوی نداشته است. در هیچ عملیاتی حذف نشد تا سایه سنگینش برای همیشه از سر مسعود رجوی برداشته شود؟

جواب این سوال هم نقش استراتژیک مهدی ابریشم چی در اجرای توطئه علیه مسعود رجوی است و احتمالاً بازیگردان اصلی این توطئه نیز خود مهدی ابریشم چی است چرا که همه ی اعضای رده بالای تشکیلات رجوی اگر حماقت مسعود رجوی در حمایت از بنی صدر و شروع فاز مسلحانه در30 خرداد نبود، قطعاً دست از ادامه ی همکاری با رجوی برمی داشتند و شاید امروز از رجال سیاسی در کشورخودمان بودند. اما حماقت های رجوی آنان را به سرنوشتی سیاه، منفور و غیر قابل بازگشت به آغوش ملت و میهن دچار کرد که راه حلی جز حذف فیزیکی مسعود و بهره برداری تشریفاتی از نام او برای آسیب دیدگان از تفکرات رجوی باقی نگذاشت.

۳۰ خرداد ۹۸ ، ۰۹:۰۲ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
نجات سالاری

اعدام سرکردگان منافقین

بنیانگذاران فرقه مجاهدین با پوشش اسلام اما عملکردی کاملاً منطبق بر مکتب مارکسیست، سازمانی را که می توانست بعنوان یک حزب مطرح در پس از سقوط حکومت پهلوی فعالیت های سازنده داشته باشد را به سرنوشتی دچار کردند که امروز بعنوان منفورترین فرقه ضد میهنی و ضدانسانی شناخته می شود.

ایده ی نیاز به روش نوین مبارزاتی برای مقابله با امپریالیسم آمریکایی و استبداد پهلوی در واقع بهانه ای بود برای خوراندن تفکرات مسموم موسسین و سرکردگان فرقه مجاهدین به هواداران و اعضاء این فرقه، که فریب هیجان و ادعاهای روشنفکری امثال حنیف نژاد را خوردند.

اما جالب است که سرکردگان این فرقه، اتفاقاً ضربه ی اصلی را توسط یکی از جو زده ترین مدعیان مارکسیست در بین خودشان خوردند. مسعود رجوی که عملکرد این سالیانش نشان از استعداد ذاتی او در ایجاد انحرافات عقیدتی و اخلاقی دارد همان کسی است که مرگبارترین ضربه به فرقه مجاهدین را زد.

بنا بر اظهارات پرویز معتمد، افسر ساواک و مسئول دستگیری سرکردگان فرقه مجاهدین، مسعود رجوی بود که با ساواک کمک کرد تا سرکردگان مجاهدین دستگیر شوند و پس از آن ساواک اعلام کرد اپوزیسیون شاهنشاهی رسماً منهدم شده است.

اما سرنوشت مبارزه با حکومت پهلوی و پیروزی تفکر اسلامی که خواست آحاد مبارزین بود بخوبی اثبات می کند که تشکیل و روش های مبارزاتی فرقه مجاهدین چیزی جز ادعاهای روشنفکری سرکردگانش برای عملی ساختن عقاید استبدادیشان نبوده است. و اِلا اگر رویه ی عادی انقلابی را طی می کردند و خالصانه و بی مدعا تنها در فکر مبارزه با طاغوت بود، امروز هم این سرنوشت فلاکت بار را پیدا نمی کردند.

۳۰ خرداد ۹۸ ، ۰۹:۰۱ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
نجات سالاری