سیاست شکست خورده ی مصاحبه های اجباری فرقه رجوی با اعضایش برای رو در رو قرار دادن و فحاشی عضو به خانواده اش علیرغم نخ نما شدن و نتیجه ی معکوس برای رجوی، همچنان تنها راه این فرقه برای جلوگیری از ریزش و مسئله دار شدن اعضایش است.

با وجود آن که اکثریت کسانی که رجوی به اجبار آن ها را جلوی دوربین آورد تا از دلبستگی به فرقه و ضدیت با حکومت ایران و حتی خانواده هاشان بگویند، همچون آوار بر سر رجوی خراب شدند و زودتر از دیگران از فرقه منحوس مریم و مسعود جدا شدند، همچنان رجوی با وارونه نمایی وضعیت از هم پاشیده ی فرقه اش سعی در فرار رو به جلو دارد.

خلیل فریادرس و مصطفی استادی از جمله کسانی بودند که فرقه رجوی آن ها را جلوی دوربین آورد تا با به زبان آوردن نفرت از خانواده و کشورشان آن ها را در تقابل با حکومت ایران و خانواده قرار دهد اما حالا هر دوی آن ها از فرقه جداشدند و زندگی آزادانه ی خود را دارند.

 

فیلمبرداری از نشست های تحلیف در همین راستا انجام می شد که پس از نشست به اعضاء بگوید حالا دیگر رژیم سوگند های سرنگونی شما را شنیده و اگر قصد جدا شدن داشته باشید با رژیم طرفید. اما صد ها نفر از کسانی که قسم خوردند تا پای خون از آرمانهای آبکی مریم رجوی و مسعود دفاع کنند از این گروهک جداشدند و اکثرشان حالا در صف دشمنان قسم خورده رجوی قرار دارند و روزی نیست که با افشاگری علیه این فرقه و سرکردگانش خواب و آرامش مریم و مسعود را بر هم نزنند.

یادم نمی رود در نشست تحلیف، برخی آنچنان گلویشان را در حمایت از مسعود و مریم پاره کردند که گویی این دو منحوس خدایشان هستند اما الان  بیرون از فرقه ریالی ارزش  برای مسعود و آرمان ضد خلقش قائل نیستند.

رجوی چه بخواهد و چه نخواهد پایان کارش فرا رسیده، اخیراً بعد از آن همه دست و پا زدن و دل بستن به ترامپ و جان بولتون سبیل کلفت که کعبه آرزوهای رجوی بودند، دوباره گفته است باز هم برگشتیم به همان دوران کس نخارد پشت من جز ناخن انگشت من، این یعنی امروز رجوی از همیشه بی کس تر و ضربه پذیر تر و شکننده تر است.